بانس ریت (Bounce Rate) یا نرخ پرش چیست؟
معمولاً پس از مدت کوتاهی که وارد دنیای وب میشوید و بحثهای ترافیک و سئو و صفحه فرود را میشنوید و میآموزید، با اصطلاح Bounce Rate یا نرخ بانس یا نرخ پرش هم مواجه خواهید شد.
بسیاری از نرم افزارهایی که وضعیت و ترافیک سایتها را اندازه گیری و ارزیابی میکنند، در مورد نرخ بانس هم گزارشهایی ارائه میدهند.
سرویسهای گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) و الکسا (Alexa) از جمله سرویسهایی هستند که مقدار بانس را گزارش میدهند.
مثلاً اگر از سرویس الکسا برای ارزیابی سایت دیجی کالا استفاده کنید، در قسمتی از گزارش با نرخ بانس مواجه خواهید شد (البته این اعداد معمولاً به صورت روزانه تغییر میکنند):
در این درس میخواهیم به مفهوم نرخ بانس بپردازیم تا بتوانیم معنای این عدد را – که مثلاً در نمودار فوق حدود 27 درصد است – بهتر درک کنیم.
مفهوم نرخ بانس در بازاریابی و فروش
اصطلاح نرخ پرش یا نرخ بانس سالها قبل از رواج وب و اینترنت و تکنولوژی دیجیتال استفاده میشده است.
خود واژهی Bounce به معنای برخورد با مانع و بازگشت سریع است (درست مثل توپ پینگ پونگ که به مانع میخورد و بازمیگردد).
برای فروشندهای که در مغازه کار میکند، وقتی یک مشتری از در وارد میشود، کمی ویترین و کالاها را نگاه میکند و بدون هرگونه تعاملی با فروشنده از مغازه خارج میشود، عملاً Bounce اتفاق افتاده است.
انگار که مشتری پس از ورود با یک دیوار برخورد کرده و دوباره بیرون رفته است.
رفتار این نوع مشتریان را میتوان نمونهی Bounce دانست.
اگر فروشنده یا مالک چنین فروشگاهی باشید، میتوانید نرخ بانس را به دو شکل تعریف کنید:
بانس برای کل فروشگاه: چند درصد از مشتریانی که وارد فروشگاه میشوند، بدون هرگونه تعامل با فروشنده و محصولات و فقط پس از نگاه کردن و بررسی آنها خارج میشوند؟
بانس برای یک محصول خاص: چند درصد از مشتریانی که یک محصول خاص را مشاهده میکنند، بدون برداشتن و بررسی دقیق و سوال پرسیدن از فروشنده، فروشگاه را ترک میکنند؟
واضح است که نرخ بانس محصول با نرخ بانس فروشگاه تفاوت دارد.
با این مقدمه میتوانیم به سراغ تعریف بانس ریت یا نرخ بانس در فضای وب برویم و دربارهی پرسشهایی که در ابتدای این درس مطرح شد صحبت کنیم.
تعریف بانس ریت (Bounce Rate)
بالاخره بانس را بر چه اساسی بسنجیم؟
اگر درس را تا اینجا با دقت مطالعه کرده باشید، پاسخ این سوال را میتوانید حدس بزنید.
اما اجازه بدهید چند نکتهی کوتاه را یادآوری کنیم:
به هر حال، کم شدن بانس معمولاً اتفاق خوبی است. چون نشان میدهد که تعامل بازدیدکننده با شما عمیقتر بوده است. حتی اگر بازدید یک صفحهای هم هدفهای اولیهی شما را تامین کند (همان کسی که دوست دارد شما ایمیل خود را در سایتش ثبت کنید، قطعاً خوشحالتر میشود اگر علاوه بر این کار، چند صفحهی دیگر را هم ببینید. این در مورد یک فروشگاه یا هر سایت دیگری هم صادق است).
بانس را با متوسط صنعت خود بسنجید. اگر یک آژانس مسافرتی دارید، بانس سایت خود را در الکسا چک کنید و با بانس سایر آژانسها در الکسا مقایسه کنید (به خاطر داشته باشید که باید از یک ابزار واحد استفاده کنید. بانس شما در آنالیتیکس با بانس سایت رقیب در الکسا قابل مقایسه نیست). اگر یک بانک هستید، باید بانس خود را با سایر بانکها بسنجید. بانس وبلاگها هم با یکدیگر قابل مقایسه هستند.
بانس را با گذشتهی خودتان بسنجید. بهترین و جدیترین شکل ارزیابی نرخ پرش استفاده از تست A/B است. به این معنا که با تغییر در بخشی که مد نظرتان است، رفتار گروهی از بازدیدکنندگان یک صفحه را با رفتار گروه دیگری از بازدیدکنندگان همان صفحه مقایسه کنید.
نرخ بانس فقط یک شاخص است. هیچ شاخصی همیشه و همه جا مفید نیست. به خاطر داشته باشید که هر شاخصی همانطور که میتواند مفید باشد، میتواند گمراهکننده هم باشد. اینکه آیا بانس برای سایت شما مهم است و اینکه کدام تعریف بانس برای شما میتواند مفید باشد، بستگی به استراتژی محتوای شما دارد. بنابراین مراقب باشید که گرفتار بازیهای بیهوده و بهینه سازی یک شاخص نامربوط نشوید.
منبع: متمم